آیینه پردازان (ayinepardazan)

شناخت ماهیت و ساختار شعر

آیینه پردازان (ayinepardazan)

شناخت ماهیت و ساختار شعر

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

مشکلات روایت

جمعه, ۱۱ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۲۲ ق.ظ

مشکلات روایت

 

دستان یخ زده ی کوچه ها

پنجره ی چوبی را به لرزه انداخته بود

و در آن سوی پنجره

موریانه ای بر خفقان خود دست نوازش میکشید

و زمزمه ی تاریک چوب ها را ارث خانوادگی اش میدانست

 

عنوان شعر دوم : تولد خاموش

سکوت بر بال عقاب سوار شد

و تا زایمان یک حنجره پرواز کرد

تا در اولین خشونت تاریخ

در دهان اولین متهم مهمان سرزده باشد

 

عنوان شعر سوم : پس کوچه های درد

خانه ام در حوالی پس کوچه هایی ست

که واژه ی شیرین انسانیت دل را میزند

به اندازه ای که از سر سفره هامان دور نگه داشته ایم

که صورت اکنون جهان فقر است

 

زهرا فروغیان مرقی

 

نقد این اشعار از : محمد مستقیمی (راهی)

 

دستان یخ زده ی کوچه ها

پنجره ی چوبی را به لرزه انداخته بود

و در آن سوی پنجره

موریانه ای بر خفقان خود دست نوازش میکشید

و زمزمه ی تاریک چوب ها را ارث خانوادگی اش میدانست

 

نقد:

شعر شما به نظر می‌رسد در فضای خیالتان بخوبی شکل گرفته و استعاره‌ای که خلق شده کم‌نظیر است ولی در روایت آن کمی مشکل دارید. دقت کنید:

فضای تصویری خانه‌ایست که پنجره‌های چوبی آن را دستان یخ‌زده کوچه به لرزه درآورده تا این جا بسیار عالی روایت کرده‌اید گرچه اگر فعل روایت شما از ماضی به مضارع تبدیل می‌شد زنده‌تر بود چرا که گذشته دیگر گذشته است و این روایت باید در زمان جاری شود البته این زمان باید به افعال دنباله‌ی روایت هم سرایت کند. ابهام روایت شما که ظاهراً دغدغه‌ی پیام‌رسانی شما باعث شده این ابهام زاده شود و آن لغزیدن واژه‌ی «خفقان» است که مربوط به فضای احساس شماست و نباید به فضای خیال می‌آمد:

موریانه بر خفقان خود دست نوازش می‌کشید: این خفقان خفقانی است که موریانه خود خلق کرده یا خفقانی که خود درگیر آن است علاوه بر آن نوازش کردن خفقان چیست و چگونه است با این که مشخص است چه می‌خواهید بگویید اما این ابهام‌ها مانع شفافیت فضای تخیل شماست و به دنبال آن زمزمه‌ی تاریک چوب‌ها که میراث خانوادگی خود موریانه است یا دست کم مدعی آن است باز هم در ابهام است ببینید موریانه کیست که خفقان را نوازش می‌کند و میراثش زمزمه‌ی تاریک چوب‌هاست تصاویر در مه هستند و روشن دیده نمی‌شوند باز هم اشاره می‌کنم فضای استعاری شکل گرفته در خیال شما کم‌نظیر است اما روایت شما مشکل دارد بهتر است در روایت خود تجدید نظر کنید.

 

عنوان شعر دوم : تولد خاموش

سکوت بر بال عقاب سوار شد

و تا زایمان یک حنجره پرواز کرد

تا در اولین خشونت تاریخ

در دهان اولین متهم مهمان سرزده باشد

 

نقد:

همان مشکل اشاره شده در شعر پیشین را در این شعر هم داریم ابهام در تصویر ابتدایی، پرواز سکوت بر بال عقاب چیست تنها تصور عقابی است که در سکوت پرواز کرد و پروازی که تا زایمان یک حنجره ادامه داشت.‌زایمان حنجره در کی و کجا؟ این حنجره چگونه زاده شد در کجا زاده شد آیا حنجره در گلوی عقاب است یا در گلوی سکوت و این حنجره چگونه حنجره ایست نکند چون سکوت آمده نیاز به حنجره است بله نیاز هست ولی یک حنجره‌ی واقعی نه فقط واژه‌ی حنجره. در ادامه حنجره معرفی می‌شود کی؟ در اولین خشونت تاریخ که نامشخص است و کجا در دهان اولین متهم مهمان سرزده، ببینید نه زمان مشخص است نه مکان با آن که سعی شده حنجره معرفی شود اما با ابهام‌های بیشتری روبرو می‌شویم که مغایرت دارد با روایت روشن یک شعر خوب

 

عنوان شعر سوم : پس کوچه های درد

خانه ام در حوالی پس کوچه هایی ست

که واژه ی شیرین انسانیت دل را میزند

به اندازه ای که از سر سفره هامان دور نگه داشته ایم

که صورت اکنون جهان فقر است

 

نقد:

آن دو شعر پیشین در خلق فضای استعاری بخوبی مؤفق بود ولی در روایت مشکل داشت ولی در این شعر دیگر فضای استعاری در کار نیست شاعر خیلی زود به فریاد درآمده و همان فضای احساس خود را به تصویر کشیده است که در این گونه موارد می‌گوییم متن یک شعار است توجه داشته باشید روایت شاعرانه متن را شعر نمی‌کند و آن خاصیت استعاری بودن فضای تصویر است که حتی اگر شاعرانه هم نباشد شعر هست شما در این متن فریاد می‌زنید که:

وای

انسانیت نابود شد

والسلام خوب این پیام ساده را چرا می‌پیچانید به همین سادگی بیان کنید ببینید شعر اولی شما هر تفسیری را برمی‌تابد و بستگی دارد به فضای احساسی خواننده در لحظه خوانش ولی این آخری را هر خواننده‌ای بخواند به همین پیام ساده من می‌رسد پس شما شعار داده‌اید و جای شعار دادن در مقاله و بیانیه است نه در شعر و هنر.

 

  • محمد مستقیمی، راهی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی