انواع روایت
انواع روایت
عنوان شعر اول : ===
جلو می روم
از آخرِ ستون تیرباران سربازها
از پسِ دیوارهایی که فرمان آتشش خون چکه می کند
سوله هایی که پتوهای آنکارد نشده اش را می پیچانی دور خودت
این برف که بر خاورمیانه بنشیند
- اگر بنشیند -
چشم آبی های سیاست
کنار شومینه هایشان به سلامتی هم می نوشند
گیلاس های سرخِ در هُرم آفتاب را
دختران باغ، دختران برف به بازی می گیرند
آن طرف تر اما
جنینی سخت امیّدوار، سخت سمج
به زندگی چسبیده است
زن، خودش را در آیینه می گرید و صفی از سربازان در پشت سرش
خاطره ی همآغوشی شان را به یاد می آورند
زن می خندد
و همه ی سربازان، آینه را ترک می کنند
جلو می روم و دستم را به طرف زن دراز می کنم
و دستم را به طرف جنین دراز می کنم
طوفانی از ورق های کتابخانه های دنیا
یک عاشقانه ی آرامِ نادر ابراهیمی
و شعرهایی از شاعران عاشق خاورمیانه را
در گوشش می خوانم
جنین بزرگ می شود و صورت زن را می خندد
جنین بزرگ می شود
و خاورمیانه پر می شود از نویسندگان جهان
جنین بزرگ می شود
ستون ها و دیوارها را رنگ می کند
محمد ولی وردی پسندی
نقد این شعر از : محمد مستقیمی (راهی)
عنوان شعر اول : ===
جلو می روم
از آخرِ ستون تیرباران سربازها
از پسِ دیوارهایی که فرمان آتشش خون چکه می کند
سوله هایی که پتوهای آنکارد نشده اش را می پیچانی دور خودت
این برف که بر خاورمیانه بنشیند
- اگر بنشیند -
چشم آبی های سیاست
کنار شومینه هایشان به سلامتی هم می نوشند
گیلاس های سرخِ در هُرم آفتاب را
دختران باغ، دختران برف به بازی می گیرند
آن طرف تر اما
جنینی سخت امیّدوار، سخت سمج
به زندگی چسبیده است
زن، خودش را در آیینه می گرید و صفی از سربازان در پشت سرش
خاطره ی همآغوشی شان را به یاد می آورند
زن می خندد
و همه ی سربازان، آینه را ترک می کنند
جلو می روم و دستم را به طرف زن دراز می کنم
و دستم را به طرف جنین دراز می کنم
طوفانی از ورق های کتابخانه های دنیا
یک عاشقانه ی آرامِ نادر ابراهیمی
و شعرهایی از شاعران عاشق خاورمیانه را
در گوشش می خوانم
جنین بزرگ می شود و صورت زن را می خندد
جنین بزرگ می شود
و خاورمیانه پر می شود از نویسندگان جهان
جنین بزرگ می شود
ستون ها و دیوارها را رنگ می کند
نقد: روایت این متن را باید به دقت بررسی کنیم این روایت یک داستان است که سینمایی روایت میشود با باید آن را فیلمنامه بنامیم البته ساختار کلاسیک فیلمنامه را هم ندارد چرا که در روایت به روایت شعر هم نظری داشته است پس چند شگرد در هم آمیخته است اگر قرار بر این بود که ساختار شعر باشد و روایت هم روایت شعر این گونه شاعر نباید درگیر گزارش صحنهها شود چرا که روایت شعر گزینشی و تلگرافی است یعنی دقیقاً آنچه که لازم است برای دیدار تصویر فضای خیال به روایت درمیآید و در داستان هم روایت گزارش صحنه به صحنه همهی ضروریات و در سینما هم آنچه که دیده میشود حتی شنیدهها و افکار هم دیدنی میشوند البته این دیدنی بودن با روایت شعر همسان است چرا که روایت شعر هم دیدنی است نه شنیدنی اما تفاوت در آن است که روایت سینمایی میتواند با کمک دیالوگ ها شنیده هم بشود در حالی که روایت شعر همه باید اجرا شود تا دیداری باشد گزارشی در کار نیست این تفاوتها در روایت، انواع ادبی را به وجود میآورد.
فضای استعاری شکل گرفته در مخیله ی شاعر یک شعر خوب و ناب است اما روایت داستانی از نوع فیلم نامه است گرچه در فیلمنامه بودن هم نواقصی دارد و حال که در مقولهی شعر آن را نقد میکنیم باید به روایتش خرده بگیریم البته همین روایت نقایصی هم در زبان دارد که اشاره میکنم:
از پسِ دیوارهایی که فرمان آتشش خون چکه می کند
در این عبارت به نظر میرسد که یک حرف اضافه نابجا حذف شده است شاید به قرینهی لفظی که درست نیست باید باشد:
از پسِ دیوارهایی که از فرمان آتشش خون چکه می کند
و در این عبارت که به نظر میرسد «را» مفعولی بیجهت حذف شده است:
دختران باغ، دختران برف به بازی می گیرند
باید باشد: دختران باغ، دختران برف را به بازی می گیرند
و در این عبارات «توفانی از ورقهای کتابخانه...» بلاتکلیف است:
و دستم را به طرف جنین دراز می کنم
طوفانی از ورق های کتابخانه های دنیا
یک عاشقانه ی آرامِ نادر ابراهیمی
و شعرهایی از شاعران عاشق خاورمیانه را
- ۰۱/۰۶/۱۶