آیینه پردازان (ayinepardazan)

شناخت ماهیت و ساختار شعر

آیینه پردازان (ayinepardazan)

شناخت ماهیت و ساختار شعر

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

عناصر مخرب

پنجشنبه, ۱۷ شهریور ۱۴۰۱، ۰۹:۲۷ ق.ظ

عناصر مخرب

 

عنوان شعر اول : -

 

انبوه سیاه ملخ هایی را دیدم

که هرچه رنگ سبز دارد

تا ریشه می جوند

و سایه ها

سرهای مردمی را درو می کنند

که تا گلو در زمین فرو رفته اند

خورشید بر سنگ فرش خیابان ها

روی شیشه مغازه ها

حتی پستوی خانه ها

خون گرم می چکاند

قحط سال های پشت سر هم

و مزرعه هایی

-که اگر حاصلی دهند-

در میان خوشه هایش

حرام زاده های تفنگ به دست می روید

و مارهایی با صورت انسان

که کودکان لاغر و گرسنه را

در شکم خود هضم می کنند

... عرق به تن نشسته

چشم می گشایم

میان خواب و بیدارِ کابوسی که سقط نمی شود

و شهر

برای زایش هر اتفاقِ سخت

مضطرب است

 

سجاد سبحانی

 

نقد این شعر از : محمد مستقیمی (راهی)

 

عنوان شعر اول : -

 

انبوه سیاه ملخ هایی را دیدم

که هرچه رنگ سبز دارد

تا ریشه می جوند

و سایه ها

سرهای مردمی را درو می کنند

که تا گلو در زمین فرو رفته اند

خورشید بر سنگ فرش خیابان ها

روی شیشه مغازه ها

حتی پستوی خانه ها

خون گرم می چکاند

قحط سال های پشت سر هم

و مزرعه هایی

-که اگر حاصلی دهند-

در میان خوشه هایش

حرام زاده های تفنگ به دست می روید

و مارهایی با صورت انسان

که کودکان لاغر و گرسنه را

در شکم خود هضم می کنند

... عرق به تن نشسته

چشم می گشایم

میان خواب و بیدارِ کابوسی که سقط نمی شود

و شهر

برای زایش هر اتفاقِ سخت

مضطرب است

 

نقد:

شعر در خیال شاعر بخوبی شکل گرفته است اما در روایت آن، شاعر نگران است که: نکند مخاطب به آنچه من می‌خواهم انتقال دهم نرسد! و همین نگرانی او را بر آن می‌دارد که عناصری را به تصویر بیاورد که حامل همان پیام باشند و باید ببینیم این گونه ویرانگری‌ها در یک شعر خوب چگونه شکل می‌گیرند.

من همواره در آموزش‌هایم توصیه می‌کنم که در خلق آثار هنری و به ویژه شعر هنرمند و شاعر باید مراقبت کند که حواسش جمع نشود کاری که سالیان دراز عکس آن را تمرین کرده است همیشه به او در آموزش‌های مدرسه و دانشگاه و هر کار دیگری توصیه شده حواست را جمع کن نگذار حواست پرت شود و حواس پرتی یعنی به همان دنیای خیال رفتن و جمعی حواس یعنی از دنیای خیال به واقعیت آمدن به عبارت دیگر از ناخودآگاه به خودآگاه آمدن در سرودن‌ها شاعر نباید به خودآگاه بیاید و هرچیز که او را به خودآگاه بیاورد مزاحم است و آفت حال اگر خود او برای رفع نگرانی پیام‌رسانی عمداً به خودآگاه بیاید که دیگر فاجعه است. ببینید نگرانی شاعر او را واداشته که چگونه در روایت زیبا و بی‌نقص خود تصرف کند و آن را به ویرانی بکشاند او نگران این پیام است:

و شهر

برای زایش هر اتفاقِ سخت

مضطرب است

و برای رسیدن به این مهم حضور خویش را در روایت لازم می‌بیند این است که شعر را این گونه آغاز می‌کند:

انبوه سیاه ملخ هایی را دیدم

و برای این که این تصاویر سوررئال با فعل دیدن سازگار شود ناچار در پایان تصورات خود را به کابوس نسبت می‌دهد:

چشم می گشایم

میان خواب و بیدارِ کابوسی که سقط نمی شود

و با این شگردها شعر زیبای خود را ویران می‌کند البته واژگان و ترکیباتی چون «حرام‌زاده‌های تفنگ به دست» و نمادهایی چون رنگ «سبز» نیز از همان عناصری هستند که نگرانی شاعر را برطرف سازند.

دوست عزیز نیازی به این ساختار و این کلیدواژه‌ها نیست شما نگران نباشید! اگر مخاطب دیدگاه شما را داشته باشد به منظور شما می‌رسد اگر هیچ یک از این عناصر در متن نباشند و اگر به منظور شما نرسد هم نه تنها ایرادی به متن شما وارد نیست بلکه این ویژگی هنر و شعر است روایتتان را از این عناصر مخرب بزدایید تا شعرتان بی‌نقص شود.

شایان ذکر است که این آفت در شعر بسیاری از شاعران دیروز و امروز و گاهی بزرگان ادب فارسی هست که البته این موجودیت توجیه نمی‌کند به دلیل بزرگ بودن بزرگان. شاهکارهای ادب ما از این گونه آفت‌ها مبرایند و در کار گذشتگان هم اگر چنین عناصری دیده می‌شود برمی‌گردد به دیدگاه آنان در مورد هنر و شعر. آنان شعر را وسیله‌ی آموزش می‌دیدند و در نتیجه پیام‌رسانی و شعارزدگی در شعر گذشته‌ی ما توجیه‌پذیر است.

 

  • محمد مستقیمی، راهی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی