حسن و عیب
وقتی ،
ملودی چشمانت را / میسرودند/
من در کنسرت
نگاهت / جا مانده بودم ..
مریم تهرانی
نقد این شعر از: محمد مستقیمی (راهی)
حسن و عیب
ابتدا بهتر است تقطیع شعر را اصلاح کنیم تا بعد. در تقطیع این شعر بین مضاف و مضافٌالیه فاصله انداختهاید:
وقتی
ملودی چشمانت را
میسرودند
من در کنسرت نگاهت
جا مانده بودم
اگر متن در کلیت خود در ذهن شما و در خیالتان به استعاره هم رسیده باشد -که گمان نمیکنم چنین باشد- روایت شما آنچنان دستخوش شاعرانگی شده است که روایت را نامفهوم کرده و خواننده دریافتی نمیتواند داشته باشد.
روایت شاعرانهی شما را میتوان در دو تشبیه – اگر تشبیه فرض کنیم - که به صورت اضافهی تشبیهی است و حسآمیزی دیداری و شنیداری - خلاصه کرد که اتفاقاّ ایراد روایت ناشی از همین بیان شاعرانه است من حتی نمیتوانم فضای خیال شما را حدس هم بزنم. ببینید:
وقتی / ملودی چشمانت را / میسرودند: یعنی هنگامی که چه اتفاقی میافتاد؟ اگر اضافه را تشبیهی بگیریم که گمان نمیکنم تشبیهی باشد و چشم به ملودی تشبیه شده باشد در هر حال موسیقی چشمان باید دیداری باشد که با سرودن حسآمیزی شده است این کارکردها اگر تصنعی نباشد و در خدمت روایت باشد بسیار زیبا و بجاست اما بهتر است اضافه را تخصیصی بگیریم یعنی چشمانت ملودی دارند که البته این ملودی هم میتواند دیداری باشد که نظام همآهنگ اجزاء چشم و خوشنشستن آنها در آفرینششان باشد با این تفسیر میتوان به لحظهی آفرینش چشمان رسید ولی اگر ملودی را شنیداری بگیریم که میتوان با این تقسیر آن را توجیه کرد که چشمانت سخن میگویند که همان زبان نگاه است که «سرودن» با این برداشت همخوانی بیشتری دارد.
حال برویم به ادامهی متن «کنسرت نگاه» که ابهامی از همان نوع در این ترکیب هم هست و میتوان آن را اضافهی تشبیهی گرفت که چندان دلنشین نیست یا همان اضافهی تخصیصی که باز به زبان نگاه میرسیم و موسیقی این کلام و در نهایت کنسرت. حال اگر قسمت ابتدایی را زمان خلقت چشمان بگیریم جا ماندن در کنسرت نگاه چگونه باید تعبیر شود و مکان این جا ماندن کجاست و اگر جا ماندن را کنایی بگیریم و فراموش شدن یا به زور حیرت زده شدن تعبیر کنیم باز هم مشکلمان حل نمیشود. میبینید روایت شما با خواننده ارتباطی شفاف ندارد و زمانی که مخاطب تصویری از فضای خیال شما نداشته باشد به هیچ تصوری نخواهد رسید وحتی نمیتواند در استعاری بودن فضای آن سیر کند.
و نتیجه میگیریم که شاعرانگی کلام نه تنها در خدمت روایت نیست بلکه روایت را دچار گیجی و سر درگمی هم کرده است و در کلام حسن که نیست بلکه عیبی آسیب زننده است.
باید دقت کنید و رفتار ذهنتان و تخیلتان را در شکلگیری شعر قهوه بیشتر بررسی کنید تا آسیبهای دو شعر دیگر را در مقایسه بهتر بشناسید تا بتوانید آسیبزدایی کنید.
- ۰۱/۰۵/۱۸