آیینه پردازان (ayinepardazan)

شناخت ماهیت و ساختار شعر

آیینه پردازان (ayinepardazan)

شناخت ماهیت و ساختار شعر

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

فریب موسیقی

سه شنبه, ۱۸ مرداد ۱۴۰۱، ۰۸:۵۱ ب.ظ

 

اشک جاری شما از دیدگان مصنوعی است

غنچه‌ی لبخند بر روی دهان مصنوعی است

 

قلب را آلوده کردید ، شرم بادا بر شما

چشم و گوش و دست و مغز و استخوان مصنوعی است

 

نه امامانی ، نه عقلی ، نه خدایی داشتید

نه فقط دندانتان ، ایمانتان مصنوعی است

 

این طرف در شرق آدم کشته و غارت گرید

آن طرف بخشنده‌اید، یا مهربان مصنوعی است

 

قرن‌ها در چاه تاریک طبیعت مانده‌اید

روشنی در شام تار این مکان مصنوعی است

 

سال‌ها نشنیده‌ایم آواز باران در کویر

بر فراز آسمان رنگین کمان مصنوعی است

 

میوه‌ی کال شما هم هیچ خاصیت نداشت

باغ مصنوعی و حتی باغبان مصنوعی است

 

حور و غلمان بهشتی اهل این شهر نیستند

در میان شهر این باغ جنان مصنوعی است

 

دست‌فروشی در خیابان جنس ارزان می‌فروخت

دسته‌گل‌هایش اگرچه رایگان مصنوعی است

 

زرق و برق این خیابان‌ها فریبی بیش نیست

سبزی برگ درختان در خزان مصنوعی است

 

از شما مستکبران هم خسته گشتم هم ملول

خوب می دانم همه دنیایتان مصنوعی است

مهدی برگی

 

نقد این شعر از : محمد مستقیمی (راهی)

فریب موسیقی

یک غزل با ردیف بلند «مصنوعی است» که مسند و رابطه یک جمله اسنادی است این ساختار شاعر را محدود می‌کند به این که تمام مصراع اول و نیمه اول مصراع دوم مقدمه‌ای برای مسندالیه و خود مسندالیه باشد و شعر را دچار یک ساختار تکراری می‌کند که بعد از دو سه بیت خسته‌کننده می‌شود و خواننده را به این پیش‌داوری می‌کشاند که قافیه بعدی چیست و قرار است چه چیز مصنوعی دیگر کشف شود.

از نظر تکنیکی دو سه بیت با لغزش وزنی روبروست البته با سقوط حرف:

قلب را آلوده کردید ، شرم بادا بر شما

آن طرف بخشنده‌اید، یا مهربان مصنوعی است / «دال» در «کردید» و « بخشنده‌اید»

حور و غلمان بهشتی اهل این شهر نیستند / «ر» در «شهر»

دست‌فروشی در خیابان جنس ارزان می فروخت / «ت» در «دست‌فروشی»

و گاهی همان ردیف بلند، خود حشو است:

این طرف در شرق آدم کشته و غارت‌گرید

آن طرف بخشنده‌اید، یا مهربان مصنوعی است

اگر دقت کنید می‌بینید که این جمله‌ی اسنادی ذر مصراع دوم مسندالیه ندارد مگر این که جمله‌ی ماقبل ردیف را به وجه مصدری ببرید:

آن طرف بخشنده بودن‌هایتان مصنوعی است

و اما نکته بارز دیگری که بسیار آزار دهنده است حشوهاست یعنی واژگانی که تنها وزن پرکن هستند حشوهای از نوع قبیح:

اشک جاری شما از دیدگان مصنوعی است

غنچه ی لبخند بر روی دهان مصنوعی است

«از دیدگان» در مصراع اول و «بر روی دهان» در مصراع دوم، مگر اشک از جای دیگری هم جاری می‌شود یا لبخند مگر در پیشانی هم هست.

این ضعف‌ها در یک غزل که کوششی است مضمون پردازی شود و قافیه‌بندی که در آن هم چندان توفیقی حاصل نیست و آن را در حد یک نظم پایین می‌آورد مضمون تازه‌ای هم در آن نیست و گاهی تا حد یک تناسب بی‌مناسبت نازل شده است:

قلب را آلوده کردید ، شرم بادا بر شما

چشم و گوش و دست و مغز و استخوان مصنوعی است

نه امامانی ، نه عقلی ، نه خدایی داشتید

نه فقط دندانتان ، ایمانتان مصنوعی است

این نقد برای یک نظم نوشته شد. در تمام این نظم تنها یک بیت شعر است که نشان می‌دهد اگر عمل‌کرد دنیای خیال شاعرانه را بشناسید خواهید توانست دست کم مضمون پردازی قَدَر باشید و اگر آفت‌ها را هم بشناسید غزلتان از فرود یک نظم بر فراز یک شعر خوب خواهد نشست در این بیت خوب دقت کنید:

سال‌ها نشنیده‌ایم آواز باران در کویر

بر فراز آسمان رنگین کمان مصنوعی است

گرچه می‌توانست روایتی بهتر و منسجم‌تر داشته باشد اما در ماهیت شایسته‌ی ستایش است با تمام مشکلاتی که قالب مخصوصاً انتخاب دست و پاگیر ردیف بلند و بی‌احساس «مصنوعی است» ایجاد کرده. دلیل توفیق شما در این بیت توجه به مصداق واژه‌ی «رنگین کمان» است. درست است که همنشینی این ترکیب با ردیف، درصد بالایی از بار خیال را مالک است ولی این باروری که با تلقیح مصنوعی انجام گرفته با یاری تخیل شاعر به تصویری عینی می‌رسد که تأویل‌پذیری بالایی دارد و شاعر تنها در همین بیت مؤفق به آفرینش هنری می‌شود. دیگر ابیات سوای ضعف‌های زبانی و تألیفی گزارشی بیش نیستند که اگر موسیقی را از آن‌ها بگیرید نه تنها چیزی باقی نمی‌ماند بلکه گهگاهی تا حد یک کلام نامربوط پایین می‌آید. متأسفانه موسیقی در شعر کلاسیک اغلب مخاطبان را می‌فریبد و گاهی حتی خود شاعر هم مفتون موسیقی شده از رسالت آفرینش هنری خویش به دور می‌افتد. بهتر است در شعر کلاسیک پس از هر سرایش موسیقی را از کلام خود بزدایید آن گاه خود به نقد آنچه نوشته‌اید بنشینید. خواهید دید که اغلب چیزی خلق نشده است شما هم اکنون با این غزل خود چنین رفتار کنید یعنی آن را به نثر تبدیل کنید و خود به داوری بنشینید خواهید دید تنها در همان یک بیت خلق هنری اتفاق افتاده و در جاهای دیگر گاهی کلام نامربوط هم هست. به اتفاقی که در سرایش همان یک بیت در مخیله‌ی شما روی داده است توجه کنید و آن حال و هوا را خوب درک کنید و ببینید چگونه عمل کرده‌اید شاید بتوانید دنیای خیال را بهتر بشناسید و از این پس با همان تلقیح مصنوعی که خیال خود را بارور می‌کنید فضای خیالتان را عینیت ببخشید.

یک نکته دیگر هم برای تذکر ضرورت دارد. به نظر می‌رسد دایره واژگانی کوچکی دارید این است که در همان قافیه‌بندی‌ها و مضمون‌پردازی‌ها هم دچار مشکل هستید و حتی لغزش‌های وزنی و سقوط حرف‌ها هم ناشی از همین مشکل است پس بیشتر مطالعه کنید مهم نیست چه چیزی باشد هرچه دوست دارید تا دایره‌ی واژگانتان گسترده‌تر شود.

 

  • محمد مستقیمی، راهی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی