خیال بافی
خیالبافی
خیال بلندیست بافتن موهای تو
تا کوتاهشان نکنی
دست از سرت بر نمی دارم
علی امیدیان
نقد این شعر از : محمد مستقیمی (راهی)
این شعر را از ساختار و ماهیت بررسی میکنیم:
عناصر شعر از چند جهت در هم چنگ انداختهاند به نحوی که استواری بنیان را تضمین میکنند:
1- از نگاه ساختاری کلاسیک پیوند و ارتباط واژگانی که در این شعر پدیدهایست و همین ویژگی آن را از ساختار کلاسیک متمایز میکند زیرا در نگاه اوّل این گمان شکل میگیرد که شاعر با شگردی کلاسیک تناسبهای واژگانی را رعایت کرده است در گروههای
2- بلند، بافتن، مو، کوتاه، دست و سر ولی با قدری تأمل درمییابیم که اینها پدیدههای عینی هستند با این که فضای ترسیمی فضایی خیالی است چون در رفتار پدیدهها جاری هستند و این ویژگی آن را از ساختار کلاسیک خارج کرده و ارتقا میدهد.
3- صفت «کوتاه و بلند» از جهتی با «مو» پیوند دارند و از جهتی با «خیال»؛ همچنین مصدر «بافتن» که پیوندش با «مو و خیال» است که «خیالبافی» ساختار اساسی شعر را بنیان میگذارد و همین «خیالبافی» است که اکثر واژگان را دو پیوندی میکند و همین ویژگی است که زنجیرهی ساختار را ناگسستنی میسازد.
و ماهیت شعر که فضایی مجازی است از نوع «مجاز کنایی» که صد البته گسترهی فضای استعاری را ندارد و اگر ضعفی در این شعر باشد از همین دیدگاه است.
به مصراع پایانی توجه کنید که از بْعد حقیقی و مجازی متن را معنا دار میکند اگر عبارت را حقیقی بگیریم تنها بافتن مو را در بر میگیرد که در ساختار خیالی بودن تصویر نمیگنجد اما اگر مصراع پایانی را کنایه بگیریم به معنای: «تو را رها نمیکنم» ساختار مجازی فضای تصویری شعر شکل میگیرد و فراموش نشود فضای تصویری، «استعاری» نیست «مجاز کنایی» است و شایان ذکر است که یک شعر بینقص شعری است که در کلیت خود یک فضای استعاری را تصویر کند تا گسترهی تأویلش به تعداد مخاطبان باشد.
- ۰۱/۰۵/۲۴