آیینه پردازان (ayinepardazan)

شناخت ماهیت و ساختار شعر

آیینه پردازان (ayinepardazan)

شناخت ماهیت و ساختار شعر

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

فضای مجازی از نوع مجاز مرسل

شنبه, ۲۹ مرداد ۱۴۰۱، ۰۴:۵۱ ب.ظ

فضای مجازی از نوع مجاز مرسل

عنوان شعر اول : بی اسم
چشم های در خواب
به زیبایی چشمانی خیره نمی شود
فکر نمی کند
تو به درزهای خانه ات فکر می کنی
به چشم های من نه!
دست‌هایم از دویدن خسته است
می خواستم فکری به حالِ
خانه های خراب کنیم
بیدار نمی شوی
که بگویم
خانه ات را آب می برد
و در بغض های فرو خورده چشم ها
می غلتد


پری طیبی

نقد این شعر از : محمد مستقیمی (راهی)

در نقدهای پیشین اشاره کرده‌ام که فضای خیال شاعر زمانی تأویل‌پذیر می‌شود که آفرینش مجازی باشد از هر نوع آن چه انواع مجازهای مرسل و چه مجازهای کنایی و همچنین مجازهای استعاری که این آخرین در اوج است و گستره‌ی تأویلش گاهی به تعداد خوانندگان است و گاه بیشتر از خوانندگان چرا که چنین فضایی در هر خوانش ممکن است به تأویلی تازه برسد حتی توسط یک خواننده. این نوع مجاز بیشتر شاهکارهای ادبیات را در بر دارد و مدت‌هاست به دنبال یک فضای مجازی هستم از نوع مجاز مرسل که در این آفرینش موفق بوده باشد و امروز می‌توانم آن را معرفی کنم. شعری که به نقد آن نشسته‌ایم فضایی خلق کرده است از نوع مجاز مرسل جزء و کل برای روشن شدن به تحلیل شعر می‌نشینیم:
شعر با توصیف «چشم های در خواب» آغاز می‌شود که پس ازسه مصراع با یک التفات از غیاب به خطاب می‌رود و تا پایان در همان خطاب به «چشمان در خواب» می‌ماند و این چشمان در خواب در حقیقت مجاز مرسل است از انسان به خواب رفته که اگر خود را به خواب زده می‌شد خیلی بهتر بود.
البته شعر ضعف‌هایی در روایت دارد برای مثال در مصراع دوم «چشمان» نکره آمده است که به نظر می‌رسد باید معرفه باشد مگر آن نشانه را «ی» وحدت بگیریم که بعید می‌نماید چرا که چشمان، چشمان شاعر است چنان که در ادامه‌ی متن می‌آید مگر این که توجیه کنیم که چشمان نکره در ادامه معرفه می‌شوند. نکته دیگری که نیاز است روشن شود نوع معرفی این چشمان است یعنی همان چشمان مخاطب که خیره نمی‌شوند و فکر نمی‌کنند که بهتر بود افعال به صورت جمع می‌آمد همان گونه که من آوردم. چشمان بی‌توجه بی‌فکر و بلافاصله با التفات از غیاب به خطاب می‌رود که کار زیبایی است ولی دلیل حضورش را نیافتم این التفات چه کمکی به روایت می‌کند نمی‌دانم اگر از همان ابتدا خطاب بود چه عیبی داشت:
چشم‌های در خواب!
تو به زیبایی چشمانی خیره نمی‌شوی
فکر نمی‌کنی
و با این خطاب او را سرزنش می‌کند که به خود می‌اندیشی نه به من و در ادامه ابهامی وجود دارد که نمی‌پسندم:
دست‌هایم از دویدن خسته است
می خواستم فکری به حالِ خانه‌های خراب کنیم
گرچه تقطیع دو مصراع آخر هم درست نیست و نباید بین مضاف و مضاف‌الیه فاصله‌ی تقطیعی بیفتد که اصلاح کردم ولی ابهام در دویدن دست‌ها و خانه‌های خراب که نامشخص است و تنها حدسی که می‌توان زد چشمان گریان است و در پایان که گله‌مند است از این که بیدار نمی‌شوی که بگویم خانه‌ات را آب می‌برد و در بغض فروخورده ی چشم‌ها می‌غلتد: این تصاویر مبهمند گرچه همان «خود را به خواب زدن» القای اولیه آن‌هاست چرا که چشمی که خانه‌اش را آب می‌برد در خواب نیست ولی غلتش در بغض فروخورده چشم‌ها را درک نمی‌کنم اگر شعر این ابهام‌ها را که بر این باورم حاصل ضعف روایت است نمی‌داشت شعر بسیار خوبی بود به ویژه از نوع مجاز مرسل در خلق فضای استعاری.

  • محمد مستقیمی، راهی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی