گستره ی تأویل
گسترهی تأویل
عنوان شعر اول : فرار
آن روز که جیغ هایت از پنجره فرار میکرد
چیزی از من از در فرار کرد ..
اخبار نمی توانست پیش بینی کند
اشک هایت راه ها را خراب میکنند
دور شده ای
خیلی دور
مثل روز قبل از دیدنت
عنوان شعر دوم : باد
شاخه ای که از باد شکایت داشت
برگش را میخواست
و من که از همه شکایت داشتم
تو را
فرقی ندارد
باد از لای شاخه بگذرد
یا از لای موهایت
در هر صورت زمستان میرسد ...
عنوان شعر سوم : فکر
کار های زیادی بود که باید انجام می شد
قدم بزنم به تو فکر کنم
کتاب بخوانم به تو فکر کنم
قهوه بنوشم به تو فکر کنم
سیگار بکشم به تو فکر کنم
فکر کنم چطور به تو فکر کنم
به تو فکر میکردم
و هیچ فکری از پیش نمی رفت
محمد علی عسگری
نقد این شعر از : محمد مستقیمی (راهی)
عنوان شعر اول : فرار
آن روز که جیغ هایت از پنجره فرار میکرد
چیزی از من از در فرار کرد ..
اخبار نمی توانست پیش بینی کند
اشک هایت راه ها را خراب میکنند
دور شده ای
خیلی دور
مثل روز قبل از دیدنت
عنوان شعر دوم : باد
شاخه ای که از باد شکایت داشت
برگش را میخواست
و من که از همه شکایت داشتم
تو را
فرقی ندارد
باد از لای شاخه بگذرد
یا از لای موهایت
در هر صورت زمستان میرسد ...
عنوان شعر سوم : فکر
کار های زیادی بود که باید انجام می شد
قدم بزنم به تو فکر کنم
کتاب بخوانم به تو فکر کنم
قهوه بنوشم به تو فکر کنم
سیگار بکشم به تو فکر کنم
فکر کنم چطور به تو فکر کنم
به تو فکر میکردم
و هیچ فکری از پیش نمی رفت
پیام شاعر برای منتقد : با سلام و تشکر
نوشته هایی که میفرستم رو نمیدونم شعر حساب میشن یا خیر ؟ و ویژگی های یک شعر آزاد چیست ؟
برای بهتر نوشتن چه کار باید کرد ؟
تشکر
نقد:
بهتر است ابتدا پیام شاعر به منتقد را پاسخ دهیم بعد بپردازیم به اشعار ارسالی.
قالبهای شعر نو پارسی ظاهراً سه تاست که البته بعضی خواستهاند بر آن بیفزایند که تلاشی مذبوحانه بوده است زیرا قالب جزء ذات شعر نیست و عرض است و دگرگونی آن هم باید عرضی باشد نه این که ویژگیهای سبکی خویش را به عنوان یک قالب یا حتی یک مکتب معرفی کنند که بعضی از بزرگان دچار این خبط شدهاند و اما قالب های نو:
1- شعر نیمایی: که شعری موزون با همان وزن عروضی شعر کلاسیک. در این قالب قید متساوی بودن مصراعها و جایگاه ویژهی ردیف و قافیه برداشته شده است. پس شعر نیمایی شعریست موزون با مصراعهای کوتاه و بلند به ضرورت روایت و قافیه هم هر کجا آمد خوش آمده است.
2- شعر آزاد: توجه داشته باشید که شعر نیمایی اگر وزنی را در یک بحر انتخاب کرد باید آن وزن را کاملاً رعایت کند و لغزشهای وزنی و تغییرات وزنی بحری و زحافی جایز نیست اما در قالب آزاد تنها قید موزون بودن است و دیگر قیود وزن لازم نیست رعایت شود و حتی شاعر میتواند در یک شعر آزاد از دو یا چند بحر نیز استفاده کند البته شاعران در این قالب میکوشند که وقتی از بحری به بحر دیگر میروند نوعی انتخاب کنند که توی ذوق نزند و بحور نزدیک به هم را انتخاب میکنند و هرگز از یک بحر ریتمیک و تند به بحری آرام و روان نمیروند البته تشخیص این نکات معمولاً ذوقی است.
3- شعر سپید: که در آن قید موزون بودن برداشته شده و در شعر سپید هیچ نوع موسیقی عروضی نیست حال بعضی به جستوجوی موسیقی در شعر سپید پرداختهاند که باز هم باید بگویم تلاش اینان هم مذبوحانه است مگر این که به دنبال موسیقی درونی باشند که صد البته وجود دارد و باید بدانیم که قید سپید به معنای بیقید و بند بودن است همان گونه که در اصطلاح «ازدواج سپید» مطرح است و شایان ذکر است که قیدها تعریف شعر کلاسیک پارسی که عبارت بود از:
«شعر کلامی مخیل، مقفی، موزون و متساوی و متکرر» همه در شعر سپید حذف شده است و اگر کسی میخواهد قالب تازهای ارائه دهد باید قیدی بر آن بیفزاید چرا که دیگر قیدی وجود ندارد جز مخیل بودن که اگر حذف شود دیگر از ماهیت شعر حذف شده است و این قید مخیل بودن تنها قید ماهیتی شعر است و بقیه قیود عرضی هستند و قابل حذف که حذف شدهاند.
و اما شعرهای شما:
ابتدا بگذارید به سراغ متن سوم بروم که اگر کمی دقت میکردی آن را نمیفرستادی چرا که من ایمان دارم خودت هم اذعان داری که شعر نیست و تنها یک شعار صرف است که بهتر است آن را رها کنیم و اما دو شعر دیگر که دومی در اوج است و اولی هم کمی پایینتر از اوج.
اجازه بدهید ویژگی این دو متن را که به شعر خوب بودن رسیده است اشاره کنم و آن استعاری بودن فضای تصویر شده و روایت شده است به گونهای که آیینهای شده روبروی مخاطب که خویش را در آن میبیند و میتواند در همین فضا بازسرایی کند و به تأویل و تفسیری که دوست دارد برسد به عبارت دیگر با راوی همزاد پنداری کند و این اصل ماجراست که تعریف هنر و آفرینش هنری است و متن سوم چنین نیست شعاری که تمام خوانندگان را به یک پیام شسته رفته میرساند: «نمیتوانم فکر کنم».
و اما تفاوت دو شعر اول و دوم که از نظر من دومی بهتر از اولی است تفاوت در روایت نیست که البته نقدی بر روایت دارم که شامل هر دو است. روایت میتوانست زندهتر باشد و از جملات خبری گذشته رها شود تا پویایی بیشتری داشته باشد البته این نکات ظریف روایت را بهتر است در آینده و با نقدهای بیشتر بیاموزیم. روایت هر دو شعر در یک حد است ولی شعر اول یک واژه دارد که کلید واژه است اما کلید واژه کمزوری است و نتوانسته صدمه زیادی به شعر بزند. واژهی: «اخبار» کلید واژهایست که محدودهی تأویل و تفسیر را تا اندازهای محدود کرده است البته اگر قوت آن به حدی میرسید که شعر را به یک شعار تبدیل میکرد دیگر آفت بود ولی الان آفتی است که لطمه زده است اما نتوانسته نهال شعر را بخشکاند و شعر دوم عاری از این آفت ضعیف است به همین دلیل برشعر اول رجحان دارد.
- ۰۱/۰۶/۱۲