آیینه پردازان (ayinepardazan)

شناخت ماهیت و ساختار شعر

آیینه پردازان (ayinepardazan)

شناخت ماهیت و ساختار شعر

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

سلسله ی تداعی ها

دوشنبه, ۱۴ شهریور ۱۴۰۱، ۱۲:۱۷ ب.ظ

سلسله‌ی تداعی‌ها

 

عنوان شعر اول : تاریخ

 

تاریخ که می خوانم

هوس میکنم

روی مدارهای بسته ی زمین بایستم

روسری ام را محکم تر کنم

وفکر کنم

به انقلابی که در عکس زنان مدفون شده است

به تفنگ هایی که بی اراده به جنگ جهانی دوم راه پیدا کردند

به مردانی که بدون اجازه از همسرانشان

خواب های عجیبی دیده اند ،

فکر کنم

به واژه هایی که از قلم افتاده اند

حتی فکر کنم

به تو

که در آستانه بلوغ یک روز زمستانی

به تاریخ پیوستی.

فکر کنم به تو!

تو

چقدر فکر کرده ای !؟

به زوزه های این صندلی

که مدام توی سرم رژه میروند.

 

عنوان شعر دوم : مرگ

 

و مرگ که شاخ هایش را فرو برده است

در استخوان های این شعر

در گلوی این شهر

و در دوست داشتنت

که سالهاست از دهان افتاده

آیا تا به حال

به مرگ

فکر کرده است.

 

عنوان شعر سوم : به تو فکر میکنم

 

به تو فکر میکنم

وگل های دامنم

گلوله‌هایی می شوند سربی ،

که تنهاییم را به گروگان می گیرند

 

جنگ روی لب هایم نم می کشد ،

و سرباز دشمن

پیراهن سفیدش را

در باد رها میکند .

...

به تو فکر میکنم

وتاریخ ورق می خورد.

 

سکینه نودهی

 

نقد این شعر از : محمد مستقیمی (راهی)

 

عنوان شعر اول : تاریخ

 

تاریخ که می خوانم

هوس میکنم

روی مدارهای بسته ی زمین بایستم

روسری ام را محکم تر کنم

وفکر کنم

به انقلابی که در عکس زنان مدفون شده است

به تفنگ هایی که بی اراده به جنگ جهانی دوم راه پیدا کردند

به مردانی که بدون اجازه از همسرانشان

خواب های عجیبی دیده اند ،

فکر کنم

به واژه هایی که از قلم افتاده اند

حتی فکر کنم

به تو

که در آستانه بلوغ یک روز زمستانی

به تاریخ پیوستی.

فکر کنم به تو!

تو

چقدر فکر کرده ای !؟

به زوزه های این صندلی

که مدام توی سرم رژه میروند.

 

نقد:

این شعر یک ویژگی درخور توجه دارد انگار در هر عبارت و هر بند آن شعری دیگر نهفته است طرح هایی که به گونه‌ای به هم پیوسته‌اند و به عبارت دیگر شعری اپیزودیک است دقت کنید به شعری که در هر عبارت پنهان است:

تاریخ که می خوانم

هوس میکنم

روی مدارهای بسته ی زمین بایستم

ایستادن روی مدارهای بسته خود طرحی است برای یک شعر بلند که در یک عبارت فشرده شده که در این جا به همان عصاره نیاز است.

روسری ام را محکم تر کنم

وفکر کنم

به انقلابی که در عکس زنان مدفون شده است

محکم کردن روسری که تاریخی را در پشت خود دارد و انقلاب مدفون در عکس زنان که باز هم طرح یک شعر بلند است و در این جا نیاز به همان تلمیح کوتاه است.

و به همین ترتیب تفنگ‌های بی‌اراده جنگ جهانی و خواب بی‌اجازه مردان و واژه‌های از قلم افتاده روایت این شعر چند لایه است که در هر بند لایه‌ای باز می‌شود که به ابتدای شعر برمیگرداند خواننده را که باز بخواند و از دریچه‌ی تازه بنگرد و بالاخره این همانی و جایگزینی تو به جای من در پایان که تعلیقی تا بی‌نهایت به شعر می‌بخشد:

تو

چقدر فکر کرده ای !؟

به زوزه های این صندلی

که مدام توی سرم رژه میروند.

 

عنوان شعر دوم : مرگ

 

و مرگ که شاخ هایش را فرو برده است

در استخوان های این شعر

در گلوی این شهر

و در دوست داشتنت

که سالهاست از دهان افتاده

آیا تا به حال

به مرگ

فکر کرده است.

 

نقد:

این شعر یک پرسش ساده است که ظاهراً پیچیده بیان می‌شود:

آیا تا به حال مرگ به مرگ فکر کرده‌است؟ مرگی که همه جا دخالت کرده که چند نمونه‌ی آن ارائه شده است گرچه پرسش خود پر از پرسش است ولی نمی‌توان این متن کوتاه شاعرانه را شعر نامید.

 

عنوان شعر سوم : به تو فکر میکنم

 

به تو فکر میکنم

وگل های دامنم

گلوله‌هایی می شوند سربی ،

که تنهاییم را به گروگان می گیرند

 

جنگ روی لب هایم نم می کشد ،

و سرباز دشمن

پیراهن سفیدش را

در باد رها میکند .

...

به تو فکر میکنم

وتاریخ ورق می خورد.

این شعر به نوعی به شعر اول شباهت دارد که شاید ریشه در همان «فکر می‌کنم» دارد که در هر دو مشترک است و تعلیق پایانی که از همان نوع است البته سلسله‌ی تداعی ها در این شعر درخور توجه است:

گل‌های دامن که گلوله‌های سربی می‌شوند که این گلوله‌ها گروگان‌گیری را تداعی می‌کنند و تنهایی را به گروگان می‌گیرند که تنهایی به گروگان گرفته شده دیگر تنهایی نیست و از گلوله و گروگان به جنگ تداعی می‌شود و جنگ به دشمن و سرباز دشمن به تسلیم با رها کردن پیراهن سفیدش در باد و تکرار تاریخ این سلسله‌ی تداعی‌ها کاملاً در خدمت روایت هستند به گونه‌ای که عوامل تداعی در نگاه اول دیده نمی‌شوند پس تصنع نیستند همان چیزی که در مورد آرایه‌های ادبی هم در متن باید اتفاق بیفتد به نوعی که آرایه‌ها در نگاه اول دیده نشوند و با تأمل جلوه کنند نه این که آنقدر پر رنگ باشند که جز آن‌ها چیزی دیده نشود.

 

  • محمد مستقیمی، راهی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی