آیینه پردازان (ayinepardazan)

شناخت ماهیت و ساختار شعر

آیینه پردازان (ayinepardazan)

شناخت ماهیت و ساختار شعر

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

ماهیت و روایت

دوشنبه, ۱۴ شهریور ۱۴۰۱، ۱۲:۲۳ ب.ظ

ماهیت و روایت

 

عنوان شعر اول : انعقاد

دریا

از فرط یکتایى

رود را بیرون راند

رود جاذبه را دور زد

و به قله برگشت

تا در آنجا

از فرط تنهایى

یخ بزند

 

عنوان شعر دوم : واپسین نبرد

ناله مى کرد، ابر

به خود مى پیچید، باد

و کمر خم کرده بود، زمین

زیر بار اجساد بى شمار

و انبوه تفنگهایى

که در واپسین نبرد

از شور کشتن

بى هدف

یکدیگر را کشته بودند

 

عنوان شعر سوم : خیره

چنان نافذ بود

نگاه آهو

که گلوله

تفنگ را کشت

 

سید مهدی منتظری

 

نقد این شعر از : محمد مستقیمی (راهی)

 

عنوان شعر اول : انعقاد

دریا

از فرط یکتایى

رود را بیرون راند

رود جاذبه را دور زد

و به قله برگشت

تا در آنجا

از فرط تنهایى

یخ بزند

 

نقد:

یک شعر خوب، یک فضای استعاری ناب البته بی‌نقص نیست ماهیت کامل است و اگر ایرادی هست در روایت است. آنچه که در مخیله‌ی شاعر شکل گرفته نقصی ندارد اما به نظر می‌رسد شاعر در ارائه‌ی آن به مخاطب کاملآ مؤفق نیست ببینیم ایراد از کجاست:

دو ترکیب قرینه: فرط یکتایی و فرط تنهایی آن طور که نیاز تصویر است گویا نیستند فرط یکتایی یعنی چه یعنی خیلی یکتا آن وقت این اندازه‌ی یکتایی چه باری دارد و چه اطلاعی و احساسی به خواننده می‌دهد مگر این که این فرط را زمانی بگیریم و مدت زمانی یکتا بودن را به درازا بکشانیم و همچنین است در ترکیب فرط تنهایی که تنها با زمان مشکل خواننده تا حدی برطرف می‌شود.

حال ببینیم بیرون راندن رود را از خویش در واقعیت چگونه می‌توان متصور شد. با مد اتفاق می‌افتد و خیلی شدیدتر آن که در این جا نیاز هست سونومی است و خیلی باریک‌تر از آن تبخیر رود است که دیگر کار دریا نیست و برای بازگشت به قله رود باید چنین کند ببینید لوازم اتفاقات فضای استعاری خلق شده به طور کامل فراهم نیست و بعضی ترکیبات هم کاملاً گویا نیستند ولی ماهیت شعر عالی است و اصل هم همین است چرا که زبان شاعر و ساختار روایت به مرور زمان با گسترده‌تر شدن دایره واژگانی شاعر و دریافت شگردهای روایت بی‌نقص خواهد شد اساس خلق یک شعر آفرینش فضای مجازی است که این شاعر بخوبی دریافته است و جالب این جاست که آفت‌های که گاهی در شعر بزرگان هم دیده می‌شود در این شعر نیست و پیداست که شعر را خوب شناخته است تنها باید در روایت بیشتر تأمل کند.

 

عنوان شعر دوم : واپسین نبرد

ناله مى کرد، ابر

به خود مى پیچید، باد

و کمر خم کرده بود، زمین

زیر بار اجساد بى شمار

و انبوه تفنگهایى

که در واپسین نبرد

از شور کشتن

بى هدف

یکدیگر را کشته بودند

 

نقد:

باز هم یک فضای استعاری بی‌نقص که روایت هم ایرادی ندارد علاوه بر آن شگرد زیبایی که در روایت به کار گرفته نه تنها بر زیبایی آن افزوده است بلکه فضای خیال را بعدی دیگر می‌بخشد دقت کنید: فعل «کشته بودند» در پایان متن به دو نهاد معطوف بر می‌گردد «اجساد بی‌شمار و انبوه تفنگ‌ها» و آن جا که تفنگ‌ها یکدیگر را کشته باشند بعد دیگر تصویر که با یک شگرد زبانی ایجاد شده به اوج می‌رسد.

روایت این شعر نشان می‌دهد که شاعر در روایت شعر اول وسواس لازم را نداشته والا مهارت روایت در این شعر گویاست.

 

عنوان شعر سوم : خیره

چنان نافذ بود

نگاه آهو

که گلوله

تفنگ را کشت

 

نقد:

و این شعر که مثل شعر اول است یعنی نقصی در روایت دیده می‌شود اگر نافذ بودن نگاه آهو به جای گزارش شده اجرا شده بود دیگر حرف نداشت این نافذ بودن باید با رفتاری از آهو به تصویر کشیده شود نه این که خبر داده شود تمام قسمت‌های تصویر باید اجرا شوند شهر باید دیده شود نه این که شنیده شود مگر صدایی که در فضای شعر است.

شما ماهیت را بخوبی می‌شناسید در روایت دقت بیشتری داشته باشید سعی نکنید زود از شر نوشتن شعر خود را خلاص کنید.

 

  • محمد مستقیمی، راهی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی