خیال
خیال
آدمی و دنیای خیال: تخیّل ویژگی همهی انسانهاست. در برخورد ابتدایی به نظر میرسد که توان تخیّل در انسان ها متفاوت است در حالی که چنین نیست آنچه در انسانها متفاوت است توان تخیّل نیست چرا که انسان هر گاه با منِ درونی خویش درگیر است و از منِ بیرونی جداست در فضای خیال به سر میبرد. انسانها تنها در شناخت تخیّل خویش متفاوتند و با این دیدگاه آن ها میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
الف: کسانی که متوجّه تخیّلات خویش نیستند. این گروه بیشترین افراد بشر را در بر میگیرد یعنی عامّهی مردم.
ب: کسانی که در تخیّلات خود به کشفهایی نایل شده با دلایل عقلی به اثبات آن دست میزنند. این گروه از انسانها را فیلسوف مینامیم.
ج: کسانی که تخیّلات خود را با دلایل و قوانین علمی اثبات میکنند. این گروه دانشمندان هستند.
د: گروهی که در ساختن تخیّلات خویش میکوشند و آنها را میآفرینند. این گروه مخترعین هستند.
ه: گروهی که تخیّلات خویش را توهّم میکنند و واقعیّت میپندارند. این گروه عرفا هستند و اصطلاحاً مراحل تخیّل خویش را کشف و شهود مینامند.
و: و بالاخره گروهی از انسانها که تخیّل خود را بدون آن که به دنیای واقعیّت ببرند به همان شکل به عنوان یک ماده خام به جامعه ارائه میدهند. این گروه هنرمندان هستند.
تنها هنرمند است که در فضای خیال به سخن درمیآید و کشف خود را به همان صورت خیالی با لوازمی که در اختیار دارد به شکلهای گوناگون: موسیقی، نقاشی، تندیسگری، شعر و غیره به منصه ظهور میرساند. تخیّل این گروه میتواند به عنوان ماده خام در اختیار گروههای دیگر یعنی فلاسفه، دانشمندان، مخترعین و عرفا قرار گیرد. اینان با تأویل خیال هنرمندان به اثیات، آفرینش و شهود میرسند. هنرمندی که خود به این مراحل میرسد دیگر هنرمند نیست یا فیلسوف است یا دانشمند یا عارف. تنها با تأویل تخیّل خویش گسترهی تأویل را از دیگر مخاطبین ربوده و آن را به یک مورد محدود میسازد. این آفت بزرگترین آفت شعر ما از گذشته تا حال است که شناخت آن کمک بزرگی است برای پرهیز از این آفت.
- ۰۱/۰۵/۱۳