آیینه پردازان (ayinepardazan)

شناخت ماهیت و ساختار شعر

آیینه پردازان (ayinepardazan)

شناخت ماهیت و ساختار شعر

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

اسلوب معادله

يكشنبه, ۲۳ مرداد ۱۴۰۱، ۰۵:۱۲ ب.ظ

اسلوب معادله


پرواز
قانون جاذبه را نقض نمی کند
همانطور که ابرهای معلق
سنگینی هوای پاییز را
قانون ها بهانه هایی هستند
که برای شکسته شدن می تراشیم
مثل عشق
-قانونی که در آن هیچ چیز زوری نیست-

علی امیدیان

 

نقد این شعر از : محمد مستقیمی (راهی)

نقد:

این متن از نگاه کلاسیک شعر است امّا از نگاه امروزی در ماهیت آن خلل‌هایی است که باید باز و روشن شود:
در شعر کلاسیک آرایه‌ای داریم که اخیراً آن را «اسلوب معادله» نامیده‌اند ولی گذشتگان آن را در انواع «تمثیل» دسته‌بندی می‌کردند که هر دو نام‌گذاری درست است گرچه امروزی آن ساختاری است و نام کهن آن مفهومی است. این آرایه در مکتب هندی بسیار برجسته است که معمولاّ در یک بیت اتفاق می‌افتد:
شاعر برای اثبات ادعای خود واقعیتی غیر قابل انکار را در یک مصراع می‌آورد و در مصراع دیگر ادعای خویش را چنان با آن چفت می‌کند که مخاطب تسلیم شده و آن را می‌پذیرد و پیوند این دو مصراع تساوی مبتنی بر تشبیه است که البته این گونه اثبات منطقی نیست و تنها شاعرانه است.
ایرادی که بر تمثیل‌های ادبیات ما وارد است چه تمثیل‌های داستان‌گونه و بلند و چه تمثیل‌های فشرده در یک بیت هندی‌وار این است که از فضایی که می‌توانست استعاری باشد شاعر برای اثبات ادعای خود یا آموزش آنچه در ذهن خود دارد و یا تحمیل احساس خود به خواننده استفاده می‌کند و در نتیجه راه تأویل را بر خواننده می‌بندد. به چند تمثیل اسلوب معادله‌ای سبک هندی توجه کنید:
دندان که در دهان نبود خنده بدنماست
دکان بی‌متاع چرا وا کند کسی
ریشه‌ی نخل کهن‌سال از جوان افزون‌تر است
بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را
ز یاران کینه هرگز در دل یاران نمی‌ماند
به روی آب جای قطره‌ی باران نمی‌ماند
در بیت پایانی، ابتدا ادّعای شاعر است و بعد واقعیت انکار ناپذیر که گاهی بر عکس است. دقت کنید مصراع دوم می‌توانست یک فضای استعاری باشد که شاعر آن را در یک تأویل محدود کرده است و از همین دست هستند تمام تمثیل‌های کوچک و بزرگ چه در ابیات هندی و چه در بوستان سعدی یا مثنوی معنوی مولانا. شایان ذکر است که این ایراد بر گذشتگان وارد نیست چرا که آنان به «هنر» به غنوان یک وسیله برای آموزش نگاه می‌کردند امّا امروز که چنین نگاهی مردود است به شاعران معاصر چنین ایرادی وارد است.
حال برگردیم به ساختار این متن:
دو واقعیت: یکی قانون پرواز و دیگری ابرهای معلق در ابتدا بیان شده‌اند با این تفاوت که در سبک هندی لطافت و شاعرانگی در بیان هست امّا در این متن انگار علم فیزیک بیان شده باشد و بعد هم قضاوتی در باره‌ی قوانین که انگار بیانیه‌ای در چامعه‌شناسی است.
و اتفاق ناگوارتر از همه مصراع:
مثل عشق
که این همانی اسلوب معادله سبک هندی راه هم ندارد و با آمدن ادات تشبیه، هم از لطافت اسلوب معادله بی‌بهره شده است؛ هم اجازه شکل‌گیری فضای استعاری را سلب می‌کند.
توجه داشتیم باشیم در بسیاری از اشعار، با یک تشبیه در ابتدا یا در انتهای شعر، فضای استعاری ویران می‌شود و با این توصیف این متن یک شعر کلاسیک است گرچه در قالب سپید روایت شده است.

 

  • محمد مستقیمی، راهی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی