مزاحمت تصاویر
مزاحمت تصاویر
عنوان شعر اول : نخل
از فراز فرود آمد
نخلی که سرسبزی اش را به آسمان بخشید
آنک که خون ز چشمان برگرفتم
فرازش را در فرود دیدم
ستارگان، ستارگان همه
حجله سهیل را
در نخلستان آسمان
آذین بسته بودند
عنوان شعر دوم : باغ
اینک
که شاخه های سرخ انار
خمیده اند زیر بار
می دانند آیا
که جامه ی سرخشان خون دل باغبانی بوده است
و چاک دهانشان که خواهش را برمی انگیزد
دستان پینه بسته ی دیگری
عنوان شعر سوم : سراب مژگان
خواب سراب مژگان است
بر خلوت بام
شب با الماس های درخشان
زیباست دو چندان
افسوس که
یک ستاره در آن نیست
حسن سالاروند
نقد این شعر از : محمد مستقیمی (راهی)
عنوان شعر اول : نخل
از فراز فرود آمد
نخلی که سرسبزی اش را به آسمان بخشید
آنک که خون ز چشمان برگرفتم
فرازش را در فرود دیدم
ستارگان، ستارگان همه
حجله سهیل را
در نخلستان آسمان
آذین بسته بودند
نقد:
شعر تا زمانی که در زمین است ملموس و عینی است ولی از زمانی که با اضافهای تشبیهی «نخلستان آسمان» از زمین کنده میشود از عینیت میافتد و این جاست که استعارهی سهیل ناشناخته میماند چرا که اگر در زمین بود با نخل از فراز به فرود آمده سازگاری داشت و قرینههایی برای هدایت معنای استعاری بود گرچه سهیل تنها یک نام است تا به آسمان نرفته اما در آسمان دیگر چنین نیست چرا که معانی نمادین و اسطورهای قد علم میکنند و نمیگذارند در نخلستان آسمان جا بیفتد این فراز و فرود و بعد فرود و فراز با معنای نمادین نخل تا در زمین است مشکلی ندارد اما وقتی میخواهد به آسمان برود سازگاری معنای نمادین نخل با معنای حقیقی درگیر میشود و مشکلات از همین جا آغاز میگردد همین معنای نمادین و حقیقی نخل شما را وادار کرده است که آسمان را به نخلستان تشبیه کنید غافل از این که ممکن است معنای نخل عزا در آسمان و در فضای تشبیهی آنچه را که در آفرینش کوشیدهاید ویران میکند.
فضای استعاری زیبایی در مخیلهی شما شکل گرفته است ولی ذهن شما بیش از حد درگیر ابهامها شده نخل و سهیل با دو معنای حقیقی و مجازی آنقدر شما را شیفته ساخته و زیبایی آن ذهن شما را درگیر کرده است که از مزاحمتهای تصاویر و معانی و مغایرتها غافل ساخته ببینید سهیل نام شهیدی است در زمین که چونان نخلی به خاک افتاده و برایش نخل عزا بستهاند حال نخل فرو افتاده که نخل عزا دارد میخواهد به آسمان برود نخلی در نخلستان آسمان که دیگر ستاره است با ویژگیهای اسطورهای این همه معانی درهم و نمادهای و اطلاعات فرامتنی پیچیدگیهایی ایجاد میکند و ذهن خوانندهی فرهیخته را درگیر که با معانی نمادین چه کند و چگونه توجیه کند و چگونه با ضربالمثل ستاره سهیل شدهای کنار بیاید که البته و صد البته با بازسرایی های تصاویر سروده نشده که باید میشد به لذایذ هنری و کشفهای علمی خواهد رسید ولی خواننده عادی این همه را بیارتباط میبیند و ناچار متن را رها میکند.
علاوه بر اینها گمان نمیکنم این بازسرایی های من هم در ذهن شما بوده باشد چرا که آذین بستن مجلهی سهیل در نخلستان آسمان را نتوانستم تصور کنم به هر حال اگر این پیچیدگیهای حاصل از توجه بیش از حد به لوازم اگر نبود یک شعر عالی داشتیم.
عنوان شعر دوم : باغ
اینک
که شاخه های سرخ انار
خمیده اند زیر بار
می دانند آیا
که جامه ی سرخشان خون دل باغبانی بوده است
و چاک دهانشان که خواهش را برمی انگیزد
دستان پینه بسته ی دیگری
نقد:
این شعر میتوانست شعر بی نقصی باشد اگر غفلت شاخههایی پربار انار به جای آن که با یک پرسش ساده بیان شود به تصویر کشیده میشد و این قسمت شعر هم اجرا میشد. شعر یک سری جملات خبری و انشایی و پرسشی نیست که اطلاعاتی در بر داشته باشد بلکه باید آنچه که به مخیلهی شاعر آمده مانند یک تأتر اجرا شود به عبارت دیگر خواننده باید شعر را ببیند نه این که بشنود شنیدههای خواننده از یک شعر باید دیالوگهای عناصر شعر یا صداها و آواهای فضای تصویر باشند نه خبرهای شاعر . شعر شما تا جامههای سرخ دیده میشود از آن به بعد تنها یک پرسش است که شاعر مطرح میکند.
عنوان شعر سوم : سراب مژگان
خواب سراب مژگان است
بر خلوت بام
شب با الماس های درخشان
زیباست دو چندان
افسوس که
یک ستاره در آن نیست
نقد:
در این شعر هم تصویر زیبایی ارائه شده که میتوانست یک فضای استعاری ناب باشد اما ببینید با آن چه کردهاید با تعابیر که به گمان من زیبایی مجرد تصویر شما را درگیر کرده مشاهده کنید:
خواب سراب مژگان
یعنی چه ؟ خواب به چه معناست خواب مثل خواب فرش یا خواب مخمل یا نه همان خوابیدن و بعد سراب مژگان که اگر اضافهی تشبیهی باشد معلوم نیست متن به کجا میرود ولی اگر مژگان را مجاز از چشم بگیریم و سراب چشم را هم اضافهای اقترانی به این معنا که سرابی که چشم میبیند شاید ترکیب معنادار باشد که آن وقت هم در متن جایی ندارد ببینید چقدر ذهنتان شیفته یک ترکیب بیمعنا شده است و بعد یک ترکیب نخنمای شده «الماسهای درخشان» و خلوت بام و یک افسوس ناشی از آلودگی نوری ساده کنم شما در این متن گفتهاید:
شب با ستاره زیباست
افسوس که ستارهای نیست
شاید یک فضای استعاری در ذهن شما شکل گرفته باشد که بعید میبینم اگر چنان هم بوده باشد در ارائه آن نامؤفقید
- ۰۱/۰۶/۱۴