تأویل پذیری
تأویلپذیری
عنوان شعر اول : خیس
ابر می بارید حجم خویش را
نم نم باران پاک
هدیه ای از آسمان تقدیم هر جنبنده بود
آسمان خیس و زمین خیس و طبیعت خیس بود
بستر باز زمان هم خیس بود
در حریم جاده ای متروک و دور
رُسته بر خاک زمین
خفته در آغوش نمناک زمین
عاشقی تنها و بی نام و نشان
راه می پیمود همپای سکوت
خسته و آهسته گام
.....................
از ورای پردۀ لغزان آب
همنگاه دیدۀ لرزان آب
چشم خیس جاده بر چشمان عاشق خیمه زد
خیره شد در آن دو چشم
جاده آهی از سر حسرت کشید
آه......در آن کوره راه
چشم عاشق هم ز یادی خیس بود
........................
گوئیا از اشک و آب
زندگی آنجا سراسر خیس بود
سید مهدی منتظری
نقد این شعر از : محمد مستقیمی (راهی)
عنوان شعر اول : خیس
ابر می بارید حجم خویش را
نم نم باران پاک
هدیه ای از آسمان تقدیم هر جنبنده بود
آسمان خیس و زمین خیس و طبیعت خیس بود
بستر باز زمان هم خیس بود
در حریم جاده ای متروک و دور
رُسته بر خاک زمین
خفته در آغوش نمناک زمین
عاشقی تنها و بی نام و نشان
راه می پیمود همپای سکوت
خسته و آهسته گام
از ورای پردۀ لغزان آب
همنگاه دیدۀ لرزان آب
چشم خیس جاده بر چشمان عاشق خیمه زد
خیره شد در آن دو چشم
جاده آهی از سر حسرت کشید
آه......در آن کوره راه
چشم عاشق هم ز یادی خیس بود
گوئیا از اشک و آب
زندگی آنجا سراسر خیس بود
نقد:
گمان کنم در نقد دیگری هم اشاره کرده باشم یکی از انواعی که با شعر اشتباه میشود روایت شاعرانه است که تنها متن را ادبی میکند و ماهیت شعری ندارد البته میتواند یک ماهیت شعری روایتی شاعرانه هم داشته باشد که فبهاالمراد است برای این که این پدیده ما را نفریبد بهتر آن است که متن را از روایت شاعرانه مبرا کنیم تا به قضاوتی درست برسیم با همین متن چنین میکنیم.
«در جادهای باران میبارد و عاشقی در این جاده در سکوت قدم میزند و گریه میکند همه جا خیس است.» همین حال ببینیم این تصویر میتواند تأویلپذیر و استعاری باشد اگر تصویر باران نبود که نعمت است و به آن هم اشاره شده و شخص گریان هم اگر عاشق نبود شاید به تأویل میرسید که این جا همه چیز گریهآور است ولی میبینینم که این روایت به خاطر ویژگیهای عناصرش این خاصیت را ندارد.
- ۰۱/۰۶/۱۶